
سريال كمدي نتفليكس "يك روز در يك زمان","اكنون در فصل دوم خود است, برخي از مباحث قطبي و داغ ما را در پيش گرفته است — نژاد پرستي, مهاجرت, مسائل LGBT, PTSD و حتي نحوه مراقبت از جانبازان ما — و باعث مي شود بينندگان نه تنها فكر كنند بلكه در طول راه بخندند. خانواده دوست داشتني اين نمايش به صورت غيرعقلاني اسپانيايي هستند, به طور خاص آمريكايي كوبايي, و با اين حال بيشتر ما آنها را مي شناسيم, هرچه بيشتر خودمان را در اين خانواده معمولي "آمريكايي" مي بينيم. و اين نكته است.جاستينا ماچادو ، بازيگر نقش اصلي اين نمايش ، گفت: "اميدوارم خانواده هاي غير لاتين كه خانواده لاتين ما را در تلويزيون تماشا مي كنند ، ببينند كه ما يكسان تر از هم هستيم.". او با خنده گفت: "ما همان را دوست داريم ، شايد كمي بلندتر". "ما همان احساس را داريم ، همان گريه مي كنيم ، ما بسيار شبيه به تفاوت هاي مختلف هستيم."يك روز در يك زمان Justina Machado: اين يك داستان جهاني در مورد خانواده است ، كه از طريق لنزهاي لاتين در فوريه گفته شد. 16، 201804: 21 نمايش نمايشي از نمايش سريال نورمن لير با عنوان "يك روز در يك زمان" است كه از سال 1975 تا 1984 اجرا شد. كمدي پيشگامانه يك طلاق و دختران نوجوانش را به نمايش گذاشت, و همچنين فوق العاده دوست داشتني ساختمان و يا دستي. نمايش "راه اندازي مجدد" مدرن اين نمايش بازيگر افسانه اي ريتا مورنو است كه يك مادربزرگ بيوه را بازي مي كند, ليديا ريورا, و دخترش پنه لوپه آلوارز, يك جانباز افغانستان كه با PTSD و جراحات ناشي از جنگ و ازدواج كه عمدتاً به دليل PTSD همسرش و مسائل مربوط به آن آشكار شده است ، دست و پنجه نرم مي كند. او وقتي دو نوجوان را بزرگ مي كند ، با كار و والدين دست و پنجه نرم مي كند: النا, بازيگر زن كلمبيايي-آمريكايي ايزابلا گومز و الكس, با بازي مارسل رويز, چه كسي نوه بازيگر و هنرمند مشهور پورتوريكو ، سيلوريو پرز است. اين نمايش به دليل جزئيات آن مورد ستايش قرار گرفته است كه آنقدر دقيق خانواده كوبايي-آمريكايي خود را به تصوير مي كشد, لمس هايي كه از كساني كه با آنها بزرگ شده اند ، جوجه هايي را به خود جلب مي كند: كافه تريا هميشه حاضر (گلدان قهوه) و روش خاص مادربزرگ
"the vieja" (گاو خرد شده)كه به يك گردش ورزشي در يك وان از انواع of ميپردازد، براي سازنده نمايش و showrunner، گلوريا Calderon Kellett، كه لير توسط لير در زماني كه تصميم گرفتند آن را با يك خانواده اسپانيايي آمريكايي بازسازي كنند، مورد توجه قرار گرفت. يك روز در يكي از توليدكنندگان اجرايي تايم، مايك Royce و گلوريا Calderon Kellett، در صحنه حاضر شدند. مايكل Yarish / نت فليكس / نت فليكس / نت فليكس " من واقعا نميخواستم اين چيزها را توضيح دهم چون وقتي كه در حال بزرگ شدن بودم تلويزيون را تماشا ميكرد، هيچ چيز براي من توضيح داده نشد. كالدرون در مصاحبه قبلي با NBC گفت: "من هميشه بايد آن را تشخيص دهم" من نميدانستم چه چيزي در تلويزيون وجود دارد، تا زماني كه آن را در تلويزيون ديدم و به دائرهالمعارف من رفت و من به آن نگاه كردم. مردم آن را دريافت ميكنند و من فكر ميكنم ما بايد كمي اعتبار به شنوندگان بدهيم كه شايد كمي باهوشتر از آن چيزي باشند كه ما فكر ميكنيم." و با اين حال، اين چيزي است كه ما اغلب ميشنويم، اين است كه چگونه به آن [ نمايش ] نگاه ميكند "، اما در ميان خنده و جزئيات فرهنگي، اين نمايش به دليل اينكه به مادرش گفته شد كه به مكزيك برگردد و شعار" ساخت ديوار " داشته باشد، به مادرش ميگويد كه به يك جنگ پا گذاشتهاست. وي اظهار داشت: " وي مكررا اظهار نظر ميكند. در حالي كه خانواده slurs نژادي را مورد بحث قرار ميدهد، شخصيت s مورنو به ياد ميآورد كه "spic" ناميده ميشود هنگامي كه اولين بار از كوبا به عنوان "One" مهاجرت كرد كه براي نسل جوان يك روز را در TED، لاتين و لاتين برگزار ميكند و همچنين اين حقيقت را كه خانوادههاي نژادي مشكلات troubling خود را با نژاد پرستي دارند، ملاقات ميكند.
رنگ گرايي. ليديا ، مادربزرگ ، با افتخار اظهار مي دارد كه "همه كوبايي ها سفيد هستند" او توسط دخترش هشدار داده مي شود ، كه نوه تاريك ليديا را نشان مي دهد. ماچادو اين نمايش را بخاطر مقابله با اين موضوع ستود.Machado گفت: "ما داستان هاي مختلفي داريم ، متفاوت به نظر مي رسيم و مهم است كه آن را در آنجا قرار دهيم." اين نمايش همچنين موضوع پذيرش را به اشكال مختلف حل مي كند. النا ، دختر نوجوان ، پس از بيرون آمدن به عنوان يك لزبين ، با عدم پذيرش پدرش تلاش مي كند. ليديا براي اينكه شهروند آمريكايي شود ، با رد كردن تابعيت كوبا تلاش مي كند. پنه لوپه با تعادل كار ، مدرسه و دوستيابي ، نبرد او با PTSD و افسردگي و يك آسيب ديدگي ناشي از جنگ از زمان حضور در افغانستان تلاش مي كند. الكس با تلاش براي برقراري رابطه پنهاني با پدرش ، كه خواهر خود را نمي پذيرد ، تلاش مي كند. با وجود اين نمايش ، اين گفتگوي آزاد ، همراه با خنده ها و نزاع هاي خانوادگي است كه بيننده را به سمت خود مي كشاند."اين چيزي است كه در مورد اين خانواده آلوارز بسيار زيبا است ، آنها خيلي خوب ارتباط برقرار مي كنند. اين يك خانواده است كه آرزو مي كنند مانند ، كاملاً صريح و روشن باشند. ". وي گفت: "آنها درباره چيزهاي مختلف نظرات مختلفي دارند ، اما در پايان روز ، عشق بسيار زيادي وجود دارد ، ارتباطات بسيار زيادي وجود دارد ، و آنها اجازه مي دهند شخص آن شخص باشد."RELATED: # NBCLatino20: Hollywood Hotshot Gloria Calderón KellettLike بسياري از وضعيت هاي موفق ، خطوط داستان به بيننده اطمينان مي دهد كه يك خانواده بدون مبارزات و اختلال عملكرد واقعي نيست. طيف گسترده اي از مباحث مورد بحث - از ازدواج تا افسردگي گرفته تا كار و والدين - يافتن ارتباط را تقريبا غيرممكن مي كند.ماچادو گفت: "همه چيز در مورد نمايندگي است.". "همه چيز در مورد ديدن خود در آنجا ، شنيدن خود در آنجا و دانستن اينكه تنها نيستيد."و نمايش همه آمريكايي ها درباره يك خانواده لاتين ، از جمله دو نوجوان آن ، بيشتر و بيشتر بازتاب اين كشور است. طبق آمار سال 2016 مركز تحقيقات پيو ، حدود يك سوم از جمعيت ايالات متحده لاتين از 18 سال جوان تر است
و حدود يك چهارم كمتر از ۳۳ سال است كه آمريكايلاتين را جوانترين گروه نژادي يا نژادي در نمايشگاه country.The ميكند، زماني كه عناوين خبري مبني بر Latinos عمدتا حول مهاجرت و اخراجها در ميان فضاي سياسي قطبي شده بيشتر ميچرخند. اگر چه اين نمايش با همه اين مسائل مبارزه ميكند، اما در نهايت به يك لحن متفاوت ضربه ميزند - نمايش ما مردم را متحد ميكند، چون اين يك نمايش درباره عشق است، يك نمايش در مورد رابطه است، اين يك داستان جهاني در مورد خانواده است، كه از طريق لنز لاتين به آنها گفته ميشود. و اميدوارم كه اين كمك به تغيير روايت لاتيني و FOLLOW در facebook، Twitter و Twitter كمك كند.
منبع